مشکل خیلی از افراد این است که نمی دانند چگونه باید آرامش خود را حفظ کنند .شما با یاد گرفتن این راز ها خواهید توانست آرامش خود را داشته باشید و در مواقع ضروری یاد بگیرید که چطور رفتار کنید .
برخی از مراجعانی که برای درمان به روانشناس مراجعه می کنند سناریویی یکسان را بیان می کنند .آنها به دنبال اسرار آرامش درون هستند و می خواهند بدانند اسرار آرامش درون چیست ؟
آنها میگویند : همسر خوب ، فرزندی مودب و پر تلاش ، دوستانی مهربان و دلسوز ، خانواده ای گرم ، پدر و مادری فداکار ، سلامتی جسمانی ، شغلی با درآمد خوب و خیلی چیز های بیشماری دارم ولی اصلا احساس آرامش نمیکنم .درونم آشفته است .
آنها حس میکنند مانند سیبی هستند که از دور بسیار خوش مزه به نظر میرسد ولی وقتی که داخل آن را نگاه میکنیم با سیبی خراب مواجه میشویم .
من در این وضعیت میگوییم : فرد اگر چه زندگی خوبی دارد ولی آن را تجربه نمیکند ( احساس آسودگی درونی ندارد )
بعد خواندن متن چه می شود ؟
بعد از مطالعه ی این نوشته مطمعنا زندگی شما متحول خواهد شد آنچه که در حا حاضر تجربه میکنید را از زاویه دید دیگری خواهید دید .
شاید در حال تجربه روابط نا کار آمد هستید ، شاید دچار شک نسبت به همسرتان شده اید ، شاید کمتر آسایش در خود احساس می کنید ،
شاید از کسانی که در محل کار همراه شما کار میکنند راضی نیستید و از دست غر زدن هایشان سرتان به درد آمده است ،
شاید هر روشی را که برای رسیدن به آسودگی امتحان کرده اید انتظارات شما را بر آورده نکرده است .
احتمال دارد اطرافیانتان نقطه ی ضعفتان را پیدا کرده باشند و راست و چپ با دست گذاشتن روی آن شما را اذیت می کنند و فراغ بالتان را به سادگی از شما میگیرند .
شاید فردی هستید که نمی تواند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند و در خلوتتان خود را سرزنش میکنید .
شاید اضطراب دارید ، افسرده اید ، دیگر حال هیچ کس را ندارید ، رفتارتان نسبت به گذشته تان عوض شده است و هزاران حدس و گمان دیگر که امکان دارد شما آن را تجربه کنید .
دلیل این موضوعات هر چه که باشد حتما شما هم مانند تمامی مردم جهان احساس منفی را به شدت تجربه کرده اید و تلاش کرده اید که این احساسات منفی را از بین ببرید ولی خب قطعا نتوانسته اید و در کل آرامش درون خود را از دست داده اید و بدتر از آن مشکلاتتان چند برابر شده است .
احتمالا شما هم بعد از چندین سال آزمون و خطا به این نتیجه رسیده اید که نمیتوان احساسات منفی را از بین برد .
بعضی مواقع حقیقتا ” درمان ، مشکل را چند برابر میکند “
چگونه درمان، آرامش درونمان را از ما بگیرد؟
” اگر 1 دروغ بگویی مجبوری هزار دروغ دیگر سر هم کنی که آن یک دروغ فاش نشود “
ما همگی این جمله را بار ها و بار ها شنیده ایم ولی متاسفانه در مشکلات دیگر زندگیمان همین کار را میکنیم . یک راه حل اشتباه را بار ها و بار ها تکرار میکنیم .
بگذارید داستانی را برایتان بازگو کنم : روزی یک استاد موسیقی وارد دهکده ای میشود که تا بحال در آن هیچ استاد موسیقی ای وارد نشده بود و فقط در این دهکده یک نوازنده ی مشهور وجود داشت که با تنها ساز موجود در این روستا یعنی ویولن آهنگ می نواخت .
استاد تازه وارد هیجان زده شد و به دیدن این نوازنده در میدان اصلی آبادی رفت .
ولی صدای گوش خراشی را می شنید و هرچقدر به میدان نزدیک تر می شد این صدا بیشتر می شد .
تا این که در کمال تعجب دید این صدا از تنها نوازنده ی شهر می آید و کمی که بیشتر دقت کرد فهمید که نوازنده فقط از یک سیم ویولن استاستفتده میکند …
در کمال تعجب به نوازنده نزدیک شد و پرسید : چرا فقط از یک سیم استفاده می کنی؟ آخر بقیه ی نوازنده ها از تمام این سیم ها استفاده می کنند .
نوازنده جواب داد : آنها به دنبال یک سیم می گردند ولی من آن سیم را پیدا کرده ام !
چرخه باطل
ما هم در مراحلی از زندگی یک راه را پیدا کرده ایم ولی هیچ گاه از آن دست نمیکشیم .
همین کار ما بعث می شود خیلی ساده آرامش درونی مان را از دست بدهیم و همش استرس این را بکشیم که چرا این راه جواب نداد!
به این اتفاق می گویند : ” چرخه باطل !”
آیا تا بحال شده است که بخشی از پوست دستتان بخارد ؟ در آن زمان چه کاری انجام داده اید ؟ مطمئنا آن را خارانده اید .
ولی این وضعیت را تصور کنید که دچار اگزمای پوست دست شده اید و اگر دست خود را بخارانید زخم خواهد شد و موجب اتفاقات بدی در بدنتان می شود .
ما هم برای کنترل احساسات منفی از این روش استفاده می کنیم ، به قدری که گویی بدنمان زخم شده است و آرامش درونمان را به سادگی از دست می دهیم
به مثال های زیر توجه کنید :
علی از حضور در اجتماع میترسد ( حضور در اجتماع به او احساس منفی میدهد ) .
او برای رسیدن به آرامش درون خود از حضور در اجتماعات پرهیز میکند . این که علی در اجتماع حاضر نمیشود به این معناست که راه حل غلطی را انتخاب کرده است و همیشه از آن استفاده میکند و دچار چرخهی باطل شده است .
حمید در درس هایش نمره ی خوبی نمیگیرد
برای همین در خانه اصلا روی کتاب را هم باز نمیکند و نصف روز خود را در خواب سپری میکند .
حمید نا امید شده است و دیگر به دنبال آرامش درون خود نمیگردد . درواقع او هم درگیر چرخه ی باطل شده است .
می توانم هزاران مثال از گرفتاری اشخاص در چرخه ی باطل برای شما بزنم و مطمئن هستم که اکثر شما هم گیر این پدیده افتاده اید و فقط به خاطر این که این روش در مقطعی به صورت جزئی باعث آسودگی خاطر شما شده بود دیگر دست از آن بر نمیدارید .( به یک سیم ویولن گیر داده اید )
سه روش برای رهایی
واضح است در تمامی مثال هایی که بیان کردم ما یا تسلیم میشویم ، یا فرار میکنیم و یا حمله میکنیم .به این سه روش به طور کلی راهبرد های کنترل میگوییم .
کاملا معلوم است که چرا ما سعی میکنیم از این روش ها استفاده کنیم .
“چون میخواهیم فرمان احساساتمان دست خودمان باشد”
ولی طبق تئوری انتخاب ما نمیتوانیم احساساتمان را کنترل کنیم .
زمانی که ما تلاش بسیاری برای انجام کاری میکنیم ولی نتیجه ای حاصل نمیشود قطعا همان مقدار کم از آرامش درون را هم از دست خواهیم داد.
پس باید این توهم را که میتوانیم احساساتمان را کنترل کنیم کنار بگذاریم ، در واقعیت زندگی کنیم و تصمیمات موثری که دور از خرافات است بگیریم .
یک روش بسیار ارزشمند دیگر را در ادامه بیان خواهیم کرد تا مقداری بتوانیم با آن احساس منفی را مدیریت کنیم .
البته با استفاده از دو چرخ جلویی ماشین تئوری انتخاب .
اسرار آرامش درون چیست؟ (ماشین رفتار)
شاید برایتان سوال باشد که منظور از چرخ جلویی ماشین رفتار چیست؟ما در تئوری انتخاب مدلی شبیه به ماشین ارائه داده ایم که نامش ماشین رفتار می باشد .ویلیام گلسر بنیان گذار تئوری انتخاب رفتار انسان را به ماشین تشبیه کرده است .این ماشین 4 چرخ دارد که نام آن ها : احساسات ، افکار ، فیزیولوژی و رفتار می باشد .
دو چرخ عقب : احساسات و فیزیولوژی
دو چرخ جلویی : افکار و رفتارما
کنترل چرخ های عقب این ماشین را که دو چرخ احساسات و فیزیولوژی است را نداریم .کل این مقاله هم در صدد بود که به شما بگوید اسرار آرامش درون چیست ؟ و آن را عدم انتظار از کنترل احساسات بیان کردیم .ولی ما می توانیم دو چرخ جلویی را مدیریت کنیم . یعنی می توانیم افکار و رفتارمان را کنترل کنیم .
مدیریت رفتار با تغییر ادراک
تصوری که ما از اتفاقات داریم باعث رنجش ما می شود . بگذارید مثالی برای شما بزنم .زمانی به اصفهان رفته بودم ، روز های اولی که با مردم مهمان نواز اصفهان وقت می گذراندم می شنیدم کلمه ای را به کرات به من نسبت می دادند و من را ناراحت می کرد .و آن کلمه ” خره ” بود .آنها این کلمه را به من نسبت می دادند و باعث رنجش من می شدند .بعد از این که موضوع را برایشان مطرح کردم به من گفتند که ما از روی ابراز علاقه از این کلمه استفاده می کنیم و منظور بدی نداریم .فقط برای نشان دادن محبت ما است . آنها گفتند این کلمه معادل کلمه ی پسر یا رفیق است و این معنی را می دهد .خلاصه با شنیدن این حرف ها دیگر از آن کلمات دلخور نمی شدم و خودم هم آن را استفاده می کردم .می خواهم بگویم ذهن ما با دریافت اطلاعات ممکن است قضاوت هایش را عوض کند .
استفان کا وی به نقل از دکتر فرانکل در کتاب خود می نویسد :
روزی سوار مترو شده بودم و درحال رفتن به محل سخنرانی ام بودم .متاسفانه متن سخنرانی ام را آماده نکرده بودم و مشغول ساختن آن بودم .ناگهان در یکی از ایستگاه هایی که مترو مسافر سوار کرد مردی را دیدم با چند بچه ی فوق العاده شلوغ که وارد شدند .آنها آسودگی خاطر مرا به هم ریختند و حسابی سر و صدا کردند .پدر آنها هم سرش را به گوشه ای تکیه داد و به خواب رفت .من هم پیش خودم گفتم عجب پدر بی مسئولیتی ! حتی برایش مهم نیست فرزندانش آرامش ما را از بین برده اند .بعد از مدتی که دیگر نمی توانستم خودم را کنترل کنم با عصبانیت پدر آنها را بیدار کردم و گفتم : بلند شو و فرزندانت را از زیر دست و پا جمع کن .پدر بچه ها چشمانش را باز کرد و به آرامی گفت : شرمنده حواسم نبود .آخر من از بیمارستان می آیم و داشتم به این فکر می کردم که چگونه به این ها بگویم که مادرشان مرده است .استفان می گوید : به یک باره احساس کردم دنیا عوض شد .احساس نفرتم نسبت به بچه ها تبدیل به ترحم شده بود .آری گاهی با چند کلمه نظرمان نسبت به اتفاقی عوض می شود .
راز دوم رسیدن به آرامش درون چیست ؟
در برخی موارد می توانیم از یک سری واقعیت ها جهت تغییر احساسمان استفاده کنیم .به گونه ای که کاری کنیم تا ادراکمان و به تبع آن فکرمان تغییر کند و کم تر دچار احساس بد کنیم .
نحوه ی کار راز دوم رسیدن به آرامش درون چیست ؟
در دل مثالی روش کار با راز دوم را مثال می زنم .همیشه بوده اند افرادی که در زمان شیوع یک بیماری بسیار احساس بدی را تجربه کرده اند .و اگر ما به این افراد واقعیتی را بگوییم می توانیم از شدت احساسات مخرب بکاهیم .
مثلا بگوییم متخصصان گفته اند این ویروس در هوا معلق نمی باشد . یا این که بگوییم در سطوح زنده نمی مانند و یا آمار ابتلای پایین آن را بازگو کنیم .می توانیم همین کار را نیز با افکارمان انجام دهیم و احساس منفیمان را کاهش دهیم .در این مقاله به این موضوع پرداختیم که اسرار آرامش درون چیست ؟ و راهکار هایی را برای ارائه کردیم .این درحالی است که همه روزه راهکار های جدیدی به دنیا نشان داده می شود .پس این مقاله به این معنا نیست که تنها راز رسیدن به آرامش درون همین چند راهکار است .
برای مطالعه ی مقالات دیگر به این صفحه مراجعه کنید !
پیج اینستاگرامی ما را دنبال کنید !